پارسا عسل طلاهاپارسا عسل طلاها، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات جنینی و کودکیت

پارسا و مهدکودکش

پسرم هر روز صبح که میخوای بری مهد خیلی خوشحالی و به سرعت آماده میشی و روزهای تعطیل هم همش دوست داری بری مهد کودکت ولی متاسفانه بسته است و نمیشه . عزیزم کلی کارهای جدید یاد گرفتی مثلا نقاشی کردن رو خیلی دوست داری و هر روز کلی نقاشی میکنی . توی مهد کودک کارهای دیگه مثل خمیر بازی نقاشی انگشتی و لوله کشی ، درست کردن پازل ، توپ بازی و بازی های گروهی یاد گرفتی و توی خونه هم با هم دو نفری بازی میکنیم دقیقا مثل مهد کودک مثلا تو سوار موتورت میشی و من هم سوار راکینگ موز و یا یک ماشینت رو میدی به من و خودت با اون یکی بازی میکنی گاهی ماشین هامون که به هم میرسن هم رو بوس میکنن و باز ادامه میدهند. برای نقاشی هم همینطور دوست داری دو نفری نقاشی کنیم. قای...
16 تير 1393

نهمین سالگرد ازدواج مامان بابا و تولد باباجون مهربونها

پسر شیرینم  امسال سومین سالی است که به همراه فرزند شیرینمان سالگرد ازدواجمان را جشن میگیریم . این هم برای همسر عزیزم "عزیزم با تمام وجود دوستت دارم وخوشحالم که توی این 9 سال با یکی از مهربان ترین و فداکارترین انسانهای روی زمین زندگی کردم ... سلامتیت رو از خداوند خواستارم و امیدوارم همیشه شادی و خنده رو توی صورت قشنگت ببینم." باید بگم تو بهترین هدیه ای هستی که خداوند به ما دو نفر داده و باعث شدی از وقتی آمدی هدفهای ما قوی تر و مستحکم تر بشود تا آینده خوب و درخشانی رو برای تو آماده کنیم. پسر قشنگم هر روز که میگذره کلی پیشرفت میکنی و چیزهای جدیدی یاد میگیری و این پیشرفت ها برای من و پدرت بسیار خوشحال کننده است...
16 تير 1393
1